Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴ بعد از مدت‌ها رئیس جمهور ایران بار دیگر بین اصحاب رسانه می‌آید. چهارده سال است که از برگزاری منظم و مشخص نشست‌های خبری روسای جمهور خبری نیست. نه دولت احمدی نژاد و نه دولت روحانی که اصولگرا‌ها به طعنه، آن را دولت امنیتی‌ها می‌خوانند، ارتباط نزدیک و دائمی با رسانه‌ها نداشته است. حتی چند ماه و وقتی اوضاع اقتصادی کشور بحرانی شده بود، نوبخت که در برابر پرسش‌های متعدد خبرنگاران پاسخی نداشت، استعفا کرد و دولت سخنگو نداشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخی کارشناسان معتقدند تزلزل دولت در اطلاع رسانی و ایجاد امنیت روانی جامعه بود که باعث شد بحران‌های اقتصادی یکی پس از دیگری به وجود آید و قیمت دلار و سکه سر به فلک بگذارد.

اما حالا که رئیس جمهور نشست خبری برگزار می‌کند، اتفاقی دیگر رخ داده است. یک روز مانده به نشست خبری رئیس جمهور، پرویز اسماعیلی که از خبرگزاری مهر به دولت رفته، از معاون اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور کنار گذاشته شد و علیرضا معزی که سابقه فعالیت در خبرآنلاین را داشت، جایگزین او شد.

اسماعیلی در صفحه توییترش نوشت «‏۲ هزار روز مسئولیت سنگین معاونت ارتباطات دفتر ‎رئیس‌جمهور سر آمد. سعی کردم امانت‌دار خوبی برای نظام، ‎ایران و اعتمادِ منتخبِ ملت، به یک عضو جامعه روزنامه‌نگاری باشم. ضمن تشکر از دکتر ‎روحانی، و البته دکتر واعظی و دکتر نهاوندیان، برای دوست گرامی، جناب آقای معزی آرزوی موفقیت دارم»

تغییرات در تیم رسانه‌ای دولت در حالی اتفاق افتاده که علی ربیعی توانسته بر کرسی خالی مانده سخنگوی دولت بنشیند و طبیعی بود هنگامی که در این پست جا بیفتد، مهره‌های نزدیک به خود را بچیند. با این فرض باید گفت اولین تغییر ربیعی، کنار گذاشتن پرویز اسماعیلی بود که از حمایت واعظی و نوبخت برخوردار است. با این حال علیرضا معزی نیز گزینه مورد تایید ربیعی به شمار نمی‌رود؛ چه آنکه اصلاح طلبان معتقدند نه اسماعیلی و نه معزی، هیچکدام دل در گرو اصلاح طلبان و تداوم اصلاحات ندارند؛ یکی به قالیباف نزدیک است و دیگری به جریان لاریجانی.

روزنامه آفتاب یزد درباره دیدگاه‌های اسماعیلی خاطره‌ای از حسین دهباشی سازنده فیلم مستند انتخاباتی رئیس جمهور درسال ۹۲ را نقل کرده است: «سیدعلی میرفتاح مدیر بخشِ رسانه‌های نوشتاری ستاد اطلاع‌رسانی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیشنهاد کرد که اسم دومین فیلم تبلیغاتی مستندی را که برای تلویزیون می‌ساختم بگذاریم (من سرهنگ نیستم!) برگرفته از ضدحمله طوفانی روحانی در جواب قالیباف در خلال آخرین منظره تلویزیونی کاندیداها. اما هنوز کار تدوین تمام نشده بود که توصیه‌های مخالف با این ایده شروع‌ شد. از جمله تماس‌های نعمت‌زاده رئیس ستادِ انتخاباتی که خبر می‌داد، اسم و حتی پلان‌هایی از کار ما لو رفته و بدتر آنکه پرویزِ اسماعیلی در تدارک مستندی انتقام‌جویانه است با عنوانِ وهن‌آمیزِ (من خائن نیستم!) حق انتخابی در کار نبود. با بی‌میلی قبول کردم که اسمِ مُستند دوّم عوض‌شود!»

در جلسه‌ای که اخیر ادمین‌های کانال‌های تلگرامی با شورای اطلاع رسانی دولت، یکی از میهمانان در حضور ربیعی، حملات تندی به علیرضا معزی کرد و گفت او از رانتی که در اختیار داشته برای حمایت از رسانه‌های نزدیک به خود استفاده کرده است. اطلاعات رویداد۲۴ نشان می‌دهد در آن جلسه معزی پاسخ داده در واکنش به این اتهامات استعفا می‌کند. گویا در آن جلسه ربیعی دفاعی از معزی [که برای اصلاح طلبان نماد مهره‌های لاریجانی در دولت هستند] نکرده بود. با این حال معزی ماندگار شد و روز گذشته پستی بالاتر گرفت. اما این به آن معنا نیست که اصلاح طلبان دولت در فکر تغییر این گزینه‌ها نباشند؛ چه آنکه خود علی ربیعی سابقه رسانه‌ای مشخصی دارد و سال‌ها در خبرگزاری ایسنا و روزنامه کار و کارگر حضور داشته است. حضور او در خبرگزاری ایسنا مصادف با تغییرات عمده‌ای بود که سال‌ها بعد تاثیر خود را نشان داد و با این سابقه، ربیعی حتما بر ارکان رسانه‌ای دولت تغییراتی که می‌خواهد را اعمال می‌کند.

بیشتر بخوانید: سانسور و ناکارآمدی؛ رهاورد تیم رسانه‌ای دولت

احتمالا روحانی نیز به تغییرات تیم رسانه‌ای خود علاقمند باشد، گفته می‌شود روحانی از تیم اطلاع رسانی دولت انتظار دارد با شگردهای مختلف، رسانه‌های منتقد را کنترل کند و افرادی در این گروه قرار گیرند که به این راهبرد اعتقاد داشته باشند؛ چه آنکه او حتی انتقادهای تلخی از صالحی وزیر ارشاد داشته که چرا رسانه‌های اصلاح طلب این چنین تند به او می‌تازند.

هرچند ربیعی تمایل بسیار به تغییرات رسانه‌ای دارد، اما در سوی دیگر ماجرا محمد باقر نوبخت و محمود واعظی ایستاده‌اند که عمده تغییرات دولت در اختیار آنهاست. محمود واعظی تا کنون برای نزدیک‌تر کردن روحانی به روحانیون محافظه کار و دیگر نهادهای اصولگرا تمام تلاش خود را کرده و عمده انتصابات او برای حفظ همین حلقه ارتباطی بوده است. برای حفظ این حلقه هم انتصابات بزرگ (تغییر وزرا و استانداران) و هم انتصابات کوچک‌تر (شورای اطلاع رسانی و پست‌های پایین‌تر) تاثیرگذارند.

ارتباط شورای اطلاع رسانی دولت با رسانه‌ها، موجب شده همیشه تحولات آن مورد توجه ویژه خبرنگاران باشد؛ چه زمانی که معزی پست گرفت و از دلایل آقازادگی در انتصاب او نوشتند [معزی فرزند آیت الله معزی است] و چه زمانی که پرویز اسماعیلی در این مسئولیت قرار گرفت و رسانه‌ها تصویر او را در کنار محمود احمدی نژاد و محمدباقر قالیباف منتشر کردند و گفتند که او در خبرگزاری مهر، سمپات قالیباف بوده است.

به گزارش رویداد۲۴ وقتی معزی به مسئولیت شورای اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور منصوب شد، عمده انتقادها از معزی این بود که او اساسا راهبردهای رسانه‌ای را نمی‌شناسد. این انتقاد خیلی زود خود را نشان داد و معزی برکنار شد. عجیب اینکه پس از ۵ سال برای بار دیگر معزی همان مسئولیت قبلی را پس گرفته است. سوالی که پیش می‌آید، اینکه اگر معزی کارآمد بود، چرا کنار گذاشته شد؟ اگر ناکارآمد بود، چرا برگردانده شد؟ احتمالا باید پاسخ گفت که توان علمی و شناخت راهبردهای رسانه‌ای او تغییری نکرده، اما قدرت جریان نزدیک به لاریجانی حتما تغییر کرده است!

با حضور معزی، فعلا اسماعیلی حکم مشاوره گرفته است؛ حکمی که احتمالا خودش بهتر می‌داند جز حقوق ماهانه، کارکرد دیگری برایش نخواهد داشت. البته اسماعیلی از مدت‌ها پیش به این تغییرات فکر کرده بود؛ آن زمان که به حلقه ظریف در دولت نزدیک می‌شد.

برخی رسانه‌ها گمانه زنی کردند که اسماعیلی قرار است در یکی از کشورها سفیر شود [یکی از روسیه نام برده بود، یکی از کرواسی]؛ این ادعایی دور از واقعیت بود و بعید است وزارت خارجه به چنین تصمیمی تن دهد؛ حتی اگر واعظی پشت آن باشد. اما اگر گزینه سفارت، گزینه دور از دسترسی است، فعلا رایزن فرهنگی برای شروع بد به نظر نمی‌رسد.

با دورتر شدن اسماعیلی از دولت، علیرضا معزی نیز نیروهای نزدیک خود را راحت‌تر از قبل به دولت خواهد آورد؛ همچنانکه زمانی اعضای شورای اطلاع رسانی دولت را خبرنگاران خبرآنلاین تشکیل می‌دادند!

اولین تجربه معزی برگزاری نشست خبری رئیس جمهور است. کسی تصویر معزی را نخواهد دید، اما اثربخشی او در روز‌های آینده تصویر خود را نشان خواهد داد. او با برند خبرآنلاین، نزدیک‌ترین رسانه به لاریجانی، شناخته می‌شود و شاید انتصاب او، پیام آشکار جریان اعتدال برای انتخابات پیش رو به هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب باشد.

خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 پرویز اسماعیلی علیرضا معزی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۵۹۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟

شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیست‌ها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاست‌جمهوری است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبش‌های دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز می‌رود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیم‌گیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابت‌های انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صد‌درصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رای‌دهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث ‌شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک‌ و کوچک‌تر شود. 

گسل‌های اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیق‌تر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظه‌کار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که می‌تواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسل‌های اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همان‌طور که در انجام سایر وعده‌هایش شکست خورد، در این زمینه نیز نه‌تنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت. 

اگرچه ترامپ با صحبت‌های نژادپرستانه و سیاست‌های خود، زمینه فعال شدن گسل‌ها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020،  مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل‌ نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجی‌های دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیات‌دهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل می‌شود. او حالا با حمایت بی‌شرمانه خود از جنایت‌های صهیونیست‌ها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این می‌ترسد که گدازه‌های آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.

نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاه‌ها و دانشکده‌های این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی رو‌به‌رو است که به آسانی بسیاری از ارزش‌های این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید می‌شود. آزادی بیان در دانشگاه‌ها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکل‌گیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاه‌ها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال می‌رود. معترضان به جنایات صهیونیست‌ها و افراد فعال در جنبش‌های دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راه‌ها راهی دادگاه می‌شدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکم‌های سنگین باشند و همان‌طور که در برخی رسانه‌های آمریکایی کم و بیش به آن اشاره می‌شود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مک‌کارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش می‌رود. سوالی که هم‌اکنون درباره نتیجه جنبش‌های اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، می‌تواند مانند جنبش‌های دانشجویی دهه‌های 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاست‌ها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاه‌پوستان و حق رای را در دهه‌های 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیس‌جمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم می‌توانند اقدامی انقلابی در زمینه صلح‌طلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر وال‌استریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکرات‌های پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، می‌توانند هم‌اینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟

نکته مهم در پیروزی‌های قبلی جنبش‌های دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبش‌های اجتماعی بود؛ جنبش‌هایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاه‌پوستان، جنبش‌های کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر می‌رسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی می‌تواند با پیروزی و تغییر سیاست‌ها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبش‌های اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبش‌های کارگری، جنبش‌هایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر وال‌استریت یا جنبش‌های فعال‌تری چون جنبش‌های زیست‌محیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر می‌توانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.

البته دولت بایدن نیز درس‌های خاص خود را از تاریخ جنبش‌های مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان می‌رود. 

1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاه‌ها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق می‌شود، تلاش برای سرکوب موقت جنبش‌های دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشت‌های گسترده است. 

آنها تصور می‌کنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاه‌های هاروارد، ام‌آی‌تی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاه‌ها نیز مجبور به استعفا شدند، می‌توانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیست‌ها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند. 

2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکم‌های سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیمایی‌ها و تحصن‌های اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاه‌ها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح می‌کنند.

3- پرونده‌سازی برای معترضان: پرونده‌سازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانه‌روها به حلقه‌های جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاست‌ها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصه‌های دیگر در پیش گرفته است. او گمان می‌کند مانند جنبش تسخیر وال‌استریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، می‌تواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاست‌های واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی می‌شوند.

4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبه‌رو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراض‌شان، باید با گارد ملی آمریکا روبه‌رو شوند. رسانه‌های آمریکایی اما در مقابل گفته‌اند با توجه به نزدیک شدن فصل جشن‌های فارغ‌التحصیلی در دانشگاه‌های آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیس‌جمهور یا معاون او برگزار می‌شود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاه‌ها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد. 

همه این راهکارها نشان می‌دهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چاره‌ای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانه‌های آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وام‌های دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کرده‌اند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات می‌تواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایت‌های صهیونیست‌ها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبش‌های تاثیرگذار در آمریکا بازمی‌گرداند.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
  • ضرب‌الاجل به پاستور
  • رمزگشایی از علنی شدن اختلاف دولت و مجلس /آصفری: حذف قالیباف؟ بعید است /حاجی دلیگانی: تا روز آخر بر مجلس نظارت خواهیم کرد
  • دو قانون مصوب مجلس از سوی قالیباف به دولت ابلاغ شد
  • قالیباف به بانک مرکزی اولتیماتوم داد
  • صحبت‌های بی‌سابقه قالیباف درباره ماجرای ارز/ آغاز گشت ارشاد مسئولان توسط رادان
  • دولت رئیسی با ۸ پاسخ عجیب به ضرب‌الاجل اقتصادی قالیباف واکنش نشان داد / دعوای مجلس و دولت شدت گرفت
  • اولین واکنش دولت رئیسی به ضرب الاجل اقتصادی قالیباف
  • روش‌های جدید در تبلیغات دین به معنای کمرنگ شدن روش‌هایی سنتی تبلیغ نیست
  • معاون پارلمانی رئیس جمهور به اظهارات قالیباف پاسخ داد